ذائقه جات

زنگ انشاء

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ق.ظ

هنوزم زنگ دوم های روزهای چهارشنبه را بخاطر دارم؛ زنگ انشاءها قرار بر این بود که هر کس بنا به خواسته ها یا تخیلات خودش، جای شخصی، شئ ای، گیاهی و ... قرار گیرد و کاغذی سیاه کند. یادم میآید از مقامات بلند بالای دولتی گرفته تا آقا رحیم -بقال نزدیک مدرسه- و خار توی دشت و ملکه زنبورها و ... جای تک تک این ها بودم و نیمچه تخیلی به گوش هم کلاسی ها میرساندم. بچه بودم و تخیل آدم های عجیب غریب که خیلی مهربان اند که خیلی آدمند، هیچ وقت خشونتی ندارند و منحنی لب هایشان همیشه به سمت بالاست و درس هایشان را با آسودگی پشت سر میگذرانند و کار سختی وجود ندارد؛ اصلا معنای حرف آدم بزرگ ها را نمیفهمیدم که پشت سر خنده های مستانه ی من میگفتند "خنده ات سیری چند؟" بزرگتر که شدم زنگ انشاهایمان کوتاه تر شد، رویاهایم ناپدید شد، ساکت تر شدم. به موازات بزرگ شدنم و جوان شدنم یک نفر پا به پایم تارموهایش سفید شد و صورتش شد دفتری پر از خطوطی که هر کدام نشانی از دل شکستگی ها، صبرها، تلخی ها دارد.

دوست دارم دوباره زنگ انشایی اتفاق بیفتد من بیایم بخوانم "من اگر جای خدا بودم زندگی مادرها را جاودانه میکردم؛ بی هیچ زخمی، بی هیچ دردی ..."

پ.ن : میخواستم برای روز مادر نوشته بشه اما خب نشد که بشه ... مهم اینه که الآن شد :)

۹۵/۰۱/۱۷

نظرات  (۹)

زنگ انشاهای شما چقدر خوب بوده...برا ما هیچوقت اجازه ندادن قوه تخیل مون به کار بیفته که هیچ سرکوبش هم کردن... :(
پاسخ:
خوشبختانه قسمتای خوب درس خوندن همین زنگ انشاهاش بود :))
بدجوری به دلم نشست؛ آفرین بر شما ^_^
پاسخ:
خواهش میکنم قابل شما رو نداشت ؛)
و من هم دوست دارم زندگی تمام مادرها جاودانه باشه
الهی که خدا مادرتو برات نگه داره....امین
و مهربون بود نوشتت
پاسخ:
خیلی ممنونم نبات عزیزم :*
مادر شما هم سایه اش مستدام باشه :)
۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۹ یـک مـعــلـم . .
هر روز روز مادره . .
.
گاهی وقتا برای مادرم هدیه ای می خرم؛
مادرم ازم تشکرمیکنه و می پرسه: به چه  مناسبته؟؟
می گم:به مناسبت روز مادر!
مادرم میگه:ولی امروز که روزمادرنیست؟
می خندم ومیگم:مامااااان!
برای من "هر روز روز مادره" ^ـ^
.
سلامتی همه مادرایی که "عشق"،"محبت" و"فداکاری"،
باوجود اون ها تعریف می شه . .
.
+سلام :)
++نمره تونم "بیست" شد l^ـ^l
.
درپناه خدای مهربون باشید . .
پاسخ:
هر روز ، روز مادره چه خووووب گفتین :))

+ سلام :)
++ عه !! تشکرات ویژه :)

خیلی خیلی ممنون
خیلی هم عالی و قشنگ بود   ....
پاسخ:
 قوربون شما :))
چه خوب نوشتی :)
خدا مامانت رو برات حفظ کنه ایشالا :))
پاسخ:
همه مامانا :))
۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۹ آقای سر به هوا ...
کاش هیچ مادری نمیرد !
پاسخ:
:(
۲۴ فروردين ۹۵ ، ۰۲:۵۷ آناهــیــ ـــتا
عزیزمممم
بسیاار زیبا :)

+منم زنگای انشا رو دوس داشتم همیشه..
پاسخ:
قوووووربون شما :*

+با معلمای خوبش :))
بسی حظ بردیم 
باریک الله
پاسخ:
نوش جونت ؛)
تشکرات ویجه :)))