ذائقه جات

جان فشانی

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۲۲ ق.ظ

حتما که نباید جنگ باشد و "نارجک به کمر" رفتن به دل دشمن را بشود گفت جان فشانی . گاهی جنگ هست اما بی هیچ سلاح سردی بی هیچ خون و خونریزی که باتوجه به شرایط یقینا یک برنامه خیلی خیلی منسجم پشتش بوده که توی این بل بشوی رفتن ها و کوتاه بودن سقف اینجا و سیاه و کدر بودن آسمون اینجا و هوای نامناسب تنفس و دیر واریز شدن حقوق کارگرا و بی مسئولیتی مسئولان و انتصاب های رابطه ای و بیکاری و تورم و رکود و امکانات کم ُ ... ماندن در این مکان مذکور یعنی اوج جان فشانی ؛ یعنی اگر فایده ای هم داری همینجا خرجش کنی ، نیروی کار همینجا باشی ، مادر فرزندان همینجا باشی .

۹۴/۱۰/۱۰

نظرات  (۱۶)

۱۰ دی ۹۴ ، ۰۸:۲۸ محمدرضا فلاح
بسیار عالی
پاسخ:
:)
۱۰ دی ۹۴ ، ۰۸:۳۲ مترسک ‌‌
آی گفتی، آی گفتی...
پاسخ:
خوب گفتم :دی
۱۰ دی ۹۴ ، ۰۹:۴۳ خانومی ...
هعییی 
پاسخ:
آره والا :|
۱۰ دی ۹۴ ، ۱۰:۱۸ ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
حرف سیاسی !!!!!!!!!
پاسخ:
بیشتر فرهنگی :)
البته مهاجر بودن هم ساده نیست.  کلا جهان سومی بودن مثل همیشه در جنگ بودنه، حالا هر کجای دنیا که هستی
پاسخ:
مهاجرت سختیه خودشه داره ولی مهاجرت باید با دلیل منطقی باشه . 
چرا بعد از اینهمه سال هنوز باید جهان سومی باشیم ؟ چون به هرمشکلی رسیدیم راه حلش سخت بوده ولش کردیم :|
البته علاوه بر جهان سومی بودن کشوری با دین اسلام بودن هم میتونه اختلافاتی رو بوجود بیاره .
اینجا چرا استیکر نداره :|
من می خوام یه لایک گنده بذارم :))
پاسخ:
تصدقت بشم که حرفت از استیکر برام دلچسب تره :*
احساس می کنم به نوعی نوشته جهت دار بود :)
ولی من این رو جان فشانی نمی گویم ..
خدا گفته  در قران کسانی که اجازه می دهند بهشان ظلم بشه عذاب الیم بهشان بشارت می دهم ..
اینکه همه سکوت کرده اند ...
پس جان فشانی نیست .. از بدبختی خودشان راضی هستند ..
اونی که رفته جان فشانی کرده .. چون ترک کردن وطن .. ترک کردن خاک .. ترک کردن آدم هایی که دوستشان داری .. ترک کردن کلا سخته ... خیلی سخته ..
جان فشانی نیست ...
جان فشانی رو امام حسین کرد .. نه اونایی که یزید بهشان ظلم کرده بود .. جان فشانی رو کسی می کند که شرایط را تغییر می دهد .. شما بنشینید و بذارید بکشنتان و بهتان ظلم کنند نمی توانید اسمش را جان فشانی بگذارید ..
پاسخ:
اول اینکه بگم نوشته بی جهت بود و رفتن شما میتونه هر دلیلی باشه و هر آدمی مختار هر تصمیمی میخواد بگیره .
دوم اینکه من تو نوشته ام اصلا منظورم این نیست که مغلوب ظلم و بی عدالتی باشیم . میگم حالا که ظلم هس بی عدالتی هس بی مسئولیتی هس بجای رفتن بمونیم با ظلم بجنگیم اجازه ندیم ایران با فرهنگ غنیش نابود بشه بیفته دست یسری آدم بی سواد . دقیقا منظورم اینه که شرایط رو تغییر بدیم .
سوم اینکه امام حسین کجا ما کجا؟ اصلا وارد اون قسمت نشید :|
آره دقیقا..موافقم با حرفات :))

خوبی زینب جان؟ ؛ )
پاسخ:
قربان این محبتت خوبم مگه میشه نگار حالمو بپرسه و بد باشم ؟
۱۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۱۲ آقای سر به هوا ...
قابل تامل بود به شدت !
پاسخ:
ممنون از بازدید هایمتوالی شما :))
وقتی که شما هم فریاد بزنید کسی نشنوه مجبور ب فرار هستید
وقتی جوان های ما اکثر جوان های ما ب جای مطلاعه سرشان را با اینستاگرام و مسخره بازی گرم میکنند
شما هم فرار میکنید
وقتی نمیتوانید کشورتان را نجات دهید ب خاطر تنها بودن
مجبورید خودتان را نجات دهید و فرار کنید
یا باید مهجرت کنید یا خود کشی
این ک ما پیشرف نکردیم تقصیر اسلام نیس
تقصیر تنبلی خودمان است
وقتی حرف بزنی شلاق و زندان و اعدام
پس نمیتوان درستش کرد
وقتی هم نمیتونی درستش کنی باید جونتو نجات بدی همین ... ب هر قیمتی.. حتی غربت
پاسخ:
خب راه و روش زیاده اگه فریاد زدیم نشنیدن از راه دیگه صدامونو به گوششون میرسونیم.
خودت میگی که اکثر جوونا سرگرم فرعی ها شدن و رفتن به حاشیه ؛ فرار برای چی؟ تغییر باید اول از خودمون شروع بشه همه ی ما عضو شبکه های اجتماعی هستیم غربی ها هم همینطور باید در هر موردی فرهنگ آن را بلد باشیم. پس اول تغییر از خودمان بعد فریاد .
اسلام رو داخل این بحث نکردم :|
مهاجرت میتونه هر دلیلی داشته باشه با هر هدفی و باتوجه به شرایط و منطقی باشه. ما ملت احساسی هستیم و با تصمیم گیری های نامعقول میگیریم و خیلی از رفتن هامون هم منشا ش همینه که چون ایران با اون هیبت و عظمت و فرهنگ غنیش اینقد دسته پایین و اینقد بی فرهنگی تو جوامع اجتماعی میبینیم تصمیم به ترک وطن میگیریم.
گاهی باید ایستاد باید جنگید بخاطر عشق به وطن .
۱۲ دی ۹۴ ، ۱۶:۵۲ ماه بانو
زینب؟:))
عالی؛)
پاسخ:
جووونم ؟
فدای شما :))
میدونی چیه زینب... خیلی دلم میخواست منم بگم کاملا موافقم یا اینکه ارق ملی و ربطش بدم به راضی شدن به زندگی تو هر شرایطی.
ولی خب حقیقت امر اینه که لحظه شماری میکنم تا پنج سال دیگه برسه و برم از اینجا. واسم مهم نیست که ممکنه متهم بشم به عناوین مختلف... این مهمه برام که اگه جایی واسم ارزش قائل نیستن خودم واسه خودم ارزش قائل بشم.
*البته احتمال اینکه تا پنج سال دیگه یا من عوض شم یا شرایط، زیاده ;)
پاسخ:
رفتن که همیشه بد نیس باتوجه به شرایط و اهدافت باید تصمیم بگیری یموقعس که میری تا مرزهای علم رو بشکافی این خوبه.
من میگم اگر توان داریم باید خرجش کنیم. وظیفه ما اینه که هرچی توان داریم مایه بزاریم باقیش با خداست.
تغیییر شرایط بعله بعله اصلا معلوم نیس :دی
وقتی یک جا سخت شد به ادم باید مهاجرت کنه....
نمیزارن ادم مفید باشه نمی زارن از بس ماده پاده در میارن میشد الان یه جا بهتر وایمیستادیم اما درجا زدن عادت داره میشه
ما که هستیم به مادر بودن بچه های این مرزو بوم افتخار میکنیم:)


پاسخ:
مادر بودن :))
ایستادن و جنگیدن به چه قیمتی ؟
به چه قیمتی ... به قیمت عمر؟ به قیمت جان؟
جنگیدن در مقابل که ؟
یک تعدادی که حتی استفاده از فیس بوک رو به ما روا نمی دانند و هر روز دارند توی سرمان می زنند و هی اخبار می دهند که تلگرام فیلتر شد .. .نشد .. شد .. نشد ..
یا مملکت رو بدیم دست مستکبران جهانی که بیشتر تو سرمون بزنن؟ و وضعیت بدتر از اینی که هست بشه .. کشور جهان سوم همیشه همین بوده .. تغییر همیشه به ضررشان بوده ...
بجنگیم با مردم ؟ با حیوانی که از پشت توی صف ها هل می دهد و یا گوسفندی که بعد از چندین سال زندگی توی شهر هنوز اتوبوس سوار شدن را بلد نیست و از در آویزان می شود؟
برویم با لب غنچه ای ها و لختی های توی اینستاگرام بجنگیم که چی بشه .. به جای وقت گذاشتن و جنگیدن باید بجنگی برای خودت .. خودت رو نجات بدی ..
هممون عاشق ایرانیم .. اما این فقط یه لفظه ... و تمام .. کو نمودش ؟ همه  فقط حرف میزنیم .. جنگیدنی که فردا اسمش فتنه بشه .. جریان انحرافی بشه .. منافق بشه .. وطن فروش بشه ..
نه .. به نظر من کسی که بخواد با جنگیدن خودش رو فدا کنه یک احمقه ...
جنگیدن در شرایطی مناسب هست .. فدا کاری در شرابطی مناسب هست که همه با هم بسیج باشند ..
شما بخوای هفتاد میلیون رو کتاب خون بکنی که بفهمن حقوق مدنی شون چیه؟ یک پرس غذا بخری زودتر به نتیجه میرسی..
نگاه نکن به ما .. به قشر دانشجو .. به قشر وبلاگنویس.. نگاه نکن به اونایی که چیزی فهمیدن .. خیلی ها هستند به قول مهران مدیری هنوز نمی فهمن !
ببخشید انقدر رک و جدی گفتم ... حالا شما حیف نیستی جان فشانی کنی بری به کسی که لب غنچه کرده تو اینستا بگی کتاب بخون؟ آخرش میگه به تو چه !
لطفا مثل دبیرستانی ها فکر نکن .. منم دبیرستانی بودم مثل تو فکر می کردم .. الان که بزرگتر شدم .. می  بینم اصلا نمی ارزه .. خودمو فدای کاری کنم .. که انجامش ... ناممکنه ...

پاسخ:
اگه ما نجنگیم دیگه هیچ چیز از ایران نمیمونه و من حاضرم بابت موندگاری کشورم خودمو فدا کنم لااقل خیالم راحته که من دست روی دست نزاشتم حرفام رو زدم و اگرم بی نتیجه باشه مهم نیس.
من دوست دارم که اونچه که در توانم هس رو نشون بدم برای نجات خودم و اطرافیانم تا یه جمعیت کوچیکی نجات پیدا کنه از بی فرهنگی ها !
من احمقم ؟!! :(
راستش اگه این فکر دبیرستانیه خیلی خوبه و اگه تا حالا به نتیجه نرسیده شاید بخاطر روشش باشه ، با تغییر رویه میشه نتیجه بهتری گرفت .
ضمنا ... لینک زیر رو بخوانید ...
بفهمید دارید برای چه خودتان را نلف می کنید ..

http://ow.ly/Wzxbe

هنوز بعضی ها شعورشان در حد عصر حجر است ..
حال شما هی بگویید باید جنگید .. 
من تهش را دیدم و آمدم .. هرگز خروج از وطن خودت راحت نیست و هزینه های سنگین دارد .. ولی جبر .... راه را تنگ تر خواهد کرد
پاسخ:
منم دوست ندارم که این اتفاقا بیفته دوست ندارم ... انگار هیچ روشی برای پیشگیری از این اتفاقات نیست اما سکوت و رفتن هم خوب نیست :|
نشستم متنو خوندم ! تازه سخنان هاتفم خوندم ! جواباتونم خوندم
عایا من هوس خواندن کلمات بسرم زده بود؟ خدا میداند !
زینب؟ زندگیم منفجر از دقیقه به دقیقه سوپرایز هایی ست که اصلا منتظرشان نبودم ! آرامش را ندیدی ؟ بی پدر مادر دستم را ول کرده معلوم نیس سر کدوم چارراه فال فروشی میکند ...
پاسخ:
بعد از آپ شدن بلاگت حدس میزدم که اتفاقی افتاده باشه که تو پناه آوورده باشی به کلمات اما تا این اندازه از اتفاقات دقیقه به دقیقه که میگی ... نگرانتم دختر جان . درمان که نیستم اما شاید بتونم کمی کمک کنم به تسکین خب؟