ذائقه جات

اینبار که متولد شدم خندیدم با بغض

چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۴ ب.ظ
سنم که کمتر بود همیشه آرزوی رفتن به کما را داشتم ؛ به خیالم دوست دارانم را میشناسم و توجه ها را به خودم جلب میکنم و میتوانم براحتی لوس باشم و ناز کنم و الخ . چند روزی میشد که زندگیم به اغما رفته بود و دورادور حواسم پی تمام توجهات بود ؛ مثلا آن قسمتی که رفیق ، مرام را گذاشت کف دستش دوید سمت من و آنرا گذاشت توی جیب کنار قلبم و قلبم طلایی رنگ شد و درخشید و همه آن نتیجه معرفت یک دوست بود . بزرگتر شدم دانستم سلامتی بهترین نعمتی است که میشود از جانب خدا دریافت کرد . کمی که بزرگتر از آن شدم وقتی روزها پی هم میرفتند و تنها بودن شد بلای جگر سوز ؛ خانواده تنها انگیزه ام برای ادامه ی زندگی شد و همیشه آرزوی اول و آخرم حفظ آبرو در مقابل ایشان بود ... این چند روز حقیقت هایی ناگفته ماند که ... خسته ام ، راه رسیدن سخت بود !
+سلام ! ممنون که تنهام نزاشتید ، یعنی خیلی ممنون :)
۹۴/۰۹/۰۴

نظرات  (۱۵)

۰۴ آذر ۹۴ ، ۲۳:۴۰ مترسک ‌‌
خنده با بغض؟ بغض شادی دیگه، آره؟
پاسخ:
نه خیلی پیچیده است ! خنده بابغض ، بغضی از حقیقتی ناگفته! 
رسیدن ب خیر؛)
بخند:)خنده ات آرزوس:)
پاسخ:
قوربون فاطمه نازم برم من :*
۰۵ آذر ۹۴ ، ۰۰:۰۶ هولدن کالفیلد
مننم بگم رسیدن بخیر بوسم میکنی؟ :|
ببخشید جلف بازیم اومد :|
پاسخ:
تغییرات مثبت داشته باش این جلف بازیا چیه دیگه؟! :دی
اتفاق خاصی افتاده ؟!
من بی خبرم ؟!
پاسخ:
نه عزیزم فقط کمی مشکلات بوده و هست که تحت فشارم گذاشته!
سلام
پست جدید مبارک و ممنون بابت لطف و کامنت
تور خدا نخندیدا اما من عیچ از بست نفهمیدم
ببخشید..
به امید اینکه تند تند و عر روز بنویسید ...
ببخشید بابت اشکالات تایپی..
با موبایل اومدم اونطوری شد شرمنده
پاسخ:
سلام
حضورتون ارزش داره :)
۰۵ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۰ یـک مـعــلـم . .
بچه ها،گریه می کنن،
وقت دنیا اومدن . .
وبقیه خنده . .
.
شماخندیدی بابغض ،
وبقیه،
گریه کردن باشادی . .
تولددوباره ،
تولددوباره . .
خدارو بایدشکرکردبه خاطر این موهبت . .
حضرت مسیح -علیه السلام-می فرماید:
به ملکوت آسمان دست نمی یابید،مگراینکه،دوباره متولدشوید . .
پاسخ:
بقیه گریه کردن با شادی!؟
شکر خدا :)
ممنونم از کامنت شما:)
از این ارزوهای خطرناک نکن دختر خوب
ای شاله همیشه تنت سالم باشه

پاسخ:
هر آدمی به اندازه ظرفیتش دارایی دارد شاید اگر جای مشکل الآن سلامتی ام کامل نبود حتما خواسته دیگری داشتم!
ممنونم ازت
۰۵ آذر ۹۴ ، ۲۳:۱۱ آقای سر به هوا ...
قشنگ بود ...
پاسخ:
:(
ایشالا که حل می شن
پاسخ:
ایشالا :)
۰۶ آذر ۹۴ ، ۲۲:۴۰ آقای مربّع
درست میشه :)
پاسخ:
ایشالا :)
انشاالله که مشکلاتت حل بشه و همیشه خوب باشی زینب جان :))
پاسخ:
ممنونم نگار عزیزم :*
۰۹ آذر ۹۴ ، ۱۴:۲۷ آلبرت کبیر
چی شده دکتر جان ؟؟؟
پاسخ:
دکتر؟ مهندسم استاد :دی
مشکلاتی که همیشه هس :|
راه رسیدن همیشه سخت است ...لذت رسیدن است بعد از سختی ....
درست میشه یه روزی ...خدا هست ..
پاسخ:
دارم نور جمع میکنم ...
با آرزوی یه لبخند پر رنگ برات :)
ایشالا مشکلات حل میشه...
پاسخ:
ممنونم از شما :)
ایشالا.
سلام
اولا ممنونم از کامنت زیبای شما
و اینکه دوما چرا پست جدید نیست
بیضبرانه منتظر پست های دیگر هستم..
ممنونم از لطف شما :)
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم
با دل و جان کار کردن را بیشتر میپسندم لاجرم هرچه از دل برآید مینویسم .
ممنونم از حضور شما :)